و من
وقتی
از پتی بورِ مینو گذر کردم.
ناگه به ساقه طلائی رسیدم!،
و هیچ نمیدانستم
که روزی به جمانه خواهم رسید.
ولی همچنان یا سکوت خود.
فریاد میزنم:
بربری، بربری!تو بهترین بیسکویت مادری!
پ.ن۱: اینو واقعا خودم نوشتم:) واقعا ما داریم کجا میریم؟ من چرا باید چنین پستی بزنم آخه؟؟!!
پ.ن۲: اونایی که تاحالا بیسکوئیت جمانه رو امتحان نکردن حداقل یکبار امتحانش کنن.
درباره این سایت