من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت.از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت.این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت
(خیام)
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریستبی بادهٔ گلرنگ نمیباید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست.تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست
(خیام)
درباره این سایت